شهید جنگی روی تین روغن نام آزادشهر را نوشت 
خیابان خیامشمالی ۴۰ بوی گل میدهد 
نوجوان محله بلال کمک‌مربی آموزش چرتکه است
علی داوری‌نژاد که خرداد امسال، پایه ششم ابتدایی را با موفقیت در دبستان امام‌حسین (ع) محله بلال به پایان رساند، صاحب رتبه نخست مسابقات کشوری چرتکه در تیر۱۴۰۲ است.
مسیر پرزحمت و نه‌چندان دلچسب یادگیری چرتکه برای علی داوری‌نژاد به روز‌های خوب آن رسیده است؛ روز‌هایی که طعم شیرین ثمره زحمت‌هایش را می‌بیند و درآمدزایی می‌کند.
او که خرداد امسال، پایه ششم ابتدایی را با موفقیت در دبستان امام‌حسین (ع) واقع‌در محله بلال به پایان رساند، صاحب رتبه نخست مسابقات کشوری چرتکه در تیر۱۴۰۲ است. آن اوایل به یادگیری چرتکه به‌عنوان ابزاری برای انجام محاسبات ریاضی علاقه‌ای نداشت، اما با اصرار مادرش برای ادامه این مسیر و پیشه‌کردن صبر و حوصله، توانست توانایی‌هایش را اثبات کند.
- یاد‌گرفتن چرتکه را کی و چطور شروع کردی؟
از کلاس سوم ابتدایی زیر‌نظر خانم آمنه کاردان‌مقدم که از دوستان مادرم هستند، شروع کردم. ایشان چرتکه را به‌صورت حرفه‌ای یاد می‌دهند.
- از علاقه‌ات به این مهارت بگو.
راستش با اینکه ریاضی‌ام خوب بود، شرکت در کلاس چرتکه، به پیشنهاد مادرم بود، نه علاقه خودم، طوری که آن اوایل چندان حوصله ادامه‌دادن نداشتم و درس‌هایش برایم سخت بود.
- این آموزش‌ها چقدر طول کشید؟
دوازده ترم بود و من مدرک آخرین ترم را سال ۱۴۰۲ از مؤسسه اندیشه برتر گرفتم. در این مدت، هفته‌ای سه بار در کلاس آموزشی شرکت می‌کردم. هر جلسه بین یک تا یک‌و‌نیم‌ساعت طول می‌کشید و گاهی واقعا خسته می‌شدم.
- با این حساب، چرا ادامه دادی؟
دلیل اصلی‌اش اصرار و تشویق مادرم بود و به‌مرور زمان، علاقه‌مند شدم. الان که به عقب نگاه می‌کنم از اصرار‌های مادرم راضی هستم؛ چون چرتکه تنها راهی بود که تا آخرش رفتم و از اینکه نیمه‌کاره رهایش نکردم، خوشحالم.
- رشته دیگری هم بوده است که تا نیمه راه ادامه بدهی؟
بله، ژیمناستیک را در مهد کودک یاد گرفتم و ادامه ندادم. کاراته را هم همین‌طور، چون فقط هفت‌سال داشتم و از مبارزه می‌ترسیدم. کونگ‌فو را هم به خاطر درس و مدرسه رها کردم، قبل از اینکه به شال‌بند و مسابقات برسم.
- از مسابقه چرتکه تعریف کن.
آن روز متأسفانه پدر و مادرم نتوانستند همراهم بیایند و با مربی‌ام به محل امتحان رفتم. استرس داشتم. حدود ۸۰ شرکت‌کننده شاید هم بیشتر، آنجا بودند. در مدت بیست‌دقیقه باید به ۱۵۰سؤال جواب می‌دادیم. همه‌اش جمع، تفریق، جذر، تقسیم و توان بود. من حدود ۹۰سوال را جواب دادم. همان‌جا مدتی را منتظر ماندیم تا برگه‌هایمان تصحیح شد و از پشت بلندگو اعلام کردند که نفر اول شده‌ام.
- چه حسی داشتی؟
باور نمی‌کردم. نمی‌دانستم با این همه خوشحالی باید چه کار کنم. به خانه که رفتم، به شوخی به مادرم گفتم که قبول نشده‌ام؛ بعد غافلگیرش کردم و گفتم اول شده‌ام. از خوشحالی گریه کرد.
- یاد‌گرفتن چرتکه چه تأثیری در درس ریاضی‌ات داشته است؟
سؤالات را سریع‌تر و راحت‌تر حل می‌کنم.
- با مدرک فارغ‌التحصیلی دوره چرتکه که از مؤسسه ضریح آفتاب گرفته‌ای، همچنین افتخاری که به دست آورده‌ای، چه می‌کنی؟
قرار است امسال تابستان در مؤسسه‌ای دیگر که اطراف میدان راهنمایی است، به عنوان کمک‌مربی، درس بدهم و درآمد داشته باشم. تابستان پارسال هم کنار مربی‌ام تدریس را تجربه کردم.
- به نظرت موفقیت در چرتکه به چه ویژگی‌هایی نیاز دارد؟
بیشتر از همه باید علاقه داشته باشی و تلاش کنی. این‌طور نیست که کسی بخواهد موفق شود، اما نتواند.
* این گزارش یکشنبه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.
لینک کوتاه
آوا و نمــــــای شهر
